چرا؟
چرا؟تا کی به یاد هیچ باید ماند؟چرا در وقت شادی هم سرود مرگ باید خواند؟
چرا دنیای آدم ها پر از کینه ونیرنگ است؟
ولی دنیای ماهی ها به زیر آب یکرنگ است؟
چرا گلهای نرگس بی پناهند؟فقط آنها به فکر سر نوشت و خاک پاکند؟
چرا حرف از شکفتن در میان غنچه نیست؟
گل پیچک به فکر نال? کیست؟چرا عاشق ز معشوق جدا گشت؟
چرا قلب مسافر در خزان بی وفایی ها ترک خورد و دو تا گشت؟
چرا خط جدایی حاصل پیوند ما شد؟چرا هر کس فقط فکر دل و تنهایی خود؟
چرا در روزگار ما فقط آید به گوش حرف جدایی؟
نمی آید به گوش ما سرودی شادی از تنهایی
چرا حرف نگفته لا به لای نام? عاشق زیاد است؟
هر روز
شیطان لعنتی
خط های ذهن مرا
اشغال می کند
هی با شماره های غلط ، زنگ می زند، آن وقت
من اشتباه می کنم و او
با اشتباه های دلم
حال می کند.
دیروز یک فرشته به من می گفت:
تو گوشی دل خود را
بد گذاشتی
آن وقت ها که خدا به تو زنگ می زند
آخر چرا جواب ندادی
چرا بر نداشتی؟!
یادش به خیر
آن روزها
مکالمه با خورشید
دفترچه های ذهن کوچک من را
سرشار خاطره می کرد
امروز پاره است
آن سیم ها
که دلم را
تا آسمان مخابره می کرد.
×××
با من تماس بگیر ، خدایا
حتی هزار بار
وقتی که نیستم
لطفا پیام خودت را
روی پیام گیر دلم بگذار.
گفتم:خسته ام!
گفت:ازرحمت خدا نا امید نشوید،
گفتم:هیچکس نمی داند در دلم چه می گذرد!
گفت:خداحایل است میان انسان وقلبش.
گفتم: کسی را ندارم!
گفت: ما از رگ گردن به تو نزدیکتریم.
گفتم:گویا فراموشم کرده ای!
گفت: بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را.
دوستون دارم مهربونای من خیلی زیاداما............................خیلی چیزا هس که نمیشه گفت..............................بایدفهمیدشون ومن هرچی تلاش میکنم دلیلشونو نمیفهممممممممممممممممم در هر صورت دوستون دارم
سلام اومدم بالاخره اومدم ببخشید دیر اومدم نظراتتونوجواب دادم از لطفای بی دریغتون خیلی ممنونم خیلی احساساتی شدم اماحیف نیستید که نیستید اشکای منو ببینید ایشالله هرجایی هستید خوب وخوش و سرحال باشید (یاد خاله شادونه افتادم خودم)
بچه هاماچرا زندگی می کنیم حالا هی تو نظرات باز نگید موج منفی میدی و وبت غمگینه و اینا شما جواب منو بدید دیگه افرین
*****
دل نوشته هام دل نوشته های قدیم والله ی دریا حرف تو ی کلمه بود ادم نمدونه چی بگه از بس معنی کلمات سخت شده
ببخشید دیگه ادبیاتم خوب نیس از ادیبون محترم عذر میخواهم
نمیتونم دیگه بنویسم کلمات از ذهنم حذف شد
نمی تونمممممممممممم!!!! ودیگر گریزی نیست از شب چه گریزی چه شتابی لحظه ها را دریاب چشم فردا کور است.......................................................
تو یادگار بغض منی? مانده ای هنوز
با اشک بی بهانه حرامت نمی کنم .....
بر لب نشسته ای?غزل آخر منی ....
این گونه دلشکسته تمامت نمی کنم .........
خدانگه داردوستای من تونظرات بیاید پیشمون تنها میشینید چرا
.:: Love me .... Love me ::..
Let me rock you .let me roll you
Take my hand
Iwill take you to a new start
Calling the promised land
Let me love you.let me hold you
With all my heart
Trust me baby.like Itrust you
I did it from the start
And each and every day
Im gonna always say
Lets talk about love.love.love.love
That’s all Im dreaming of
Lets talk about love
شاید آن روز که سهراب نوشت :
(( تا شقایق هست زندگی باید کرد ))
خبری از دل پر درد گل یاس نداشت
باید اینجور نوشت:
هر گلی هم باشی چه شقایق
چه گل پیچک و یاس زندگی اجبارست...
خدا مردم هیچی نمی دونن اما خدا تو می دونی خدا مردم فکر می کنن که می دونن اما اینکه چی می دونن هنوزشم نمی دونن خدا مردم فکر می کنن اگه ندونن بهتره اما نمی دونن چه بدونن چه ندونن باز مثل اینه که هیچ چیزی نمی دونن من می دونم ولی خدا تو می دونی که بنده ات یعنی منم نمی دونم وقتی که من نمی دونم ولی بازم فکر می کنم که می دونم آخر قصه چی بشه خداییش این یکی رانمی دونم خوننده ها ببخشین اگه که من کم می دونم هر چی باشه از اونایی که با نادونی می دونن همیشه بیشتر می دونم مطلب من حسی بود و سی یا سی و غیر نبود معنی نداشت ولی بازم بی معنی و چرت نبود به امید اون روزی که تمام مردم بدونن یا اگرم باز ندونن فکر نکنن که می دونن
و دیگر هیچ ...
سبیکه ای ادمها که در ساحل نشتید ارام ان طرفتر یک نفر در اب دارد میسپارد جان دست وپای بیخود میزند ای ادمها ........... |