بچه ها خیلی خیلی دلم گرفته میخام گریه کنم خیلی خستم از نظر جسمی بیشتر روحم خستس خیلی هر چی سعی میکنم خودمو بزنم به اون را نمیشه کوچه علی چپو یادم رفته دلم میخاد گریه کنم شبای قدر گذشت ماه رمضانم داره تموم میشه میدونید من همیشه این وقتا اینجوری میشممممممم نمیدونم چرا دسته خودم نیس امروزم تو بانک با اپراتوره بحث کردم ی پیرمرد بیچاره جلو من بود از 2تا نفر دیگه خواهش کردم جاشونو بدمن به اون خودمم همین طور امااقا به تریشه قباشون برخورد برگشت گف مگه شما مبصرید خانوم اومدی اینارو مرتب میکنیخاستم بگم به تو چه تو به کار خودت برس دیدم با زبونه روزه درس نیس خداییش حوصله جرو بحثم نداشتم تو دلم گفتم جوابه ابلهان خاموشی و بی جواب گذاشتمش رفتم اون یکی قسمت پولو ریختم حسابو برگشتم بگذریم ......................کلا امروز روز بد بیاری بود سردردشدیدام داشتم خدا میدونه نمیتونستم سرمو بلند کنم هلک هلک را افتادم رفتم خونه هیچی دیگه سرتونو درد نیارم از بخت بد کسی خونه نبود کلیدم نداشتم خدا جیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییغ چیکار کنم به کی بگم دردمو اعصابم داغونه هر کیو ببینم میکشمشزنگ همسایه رو زدم الهی شکر کلید دست اون بود رفتم تو انقد گریه کردم تا دلتون بخادچشام اینجوری شده بودبه خدا سردردم داشتمممممممممم الهی من از اون ادمام که اشکش دمه مشکشه گریه که شروع کنم ا به این راحتی اروم نمیشم خلاصه مخلص کلام اینکه شبشم که شب قدر بودی حال حسابی با تنها رفیق شفیقم (خدای مهربونم)داشتم بیاو ببین سرمو گذاشتم تو بغلش د گریه کن خودتونم میدونید که خودش چقد مهربونه نوازش میکرد کاملا احساس می کردم که داره ارومم میکنه خیلی خیلی دوسش دارم خیلیهمیشه هوامو داره حتی بعضی وقتا که عصبی میشم باش قهر میکنم بازم مواظبمه در کل بچه ها اینو میخاستم بگم که هیچ وقت فک نکنید که تنهایید..............................تنهای فقط لایقه خودشه وبس
خدای مهربونم دوست دارمممممممممممممم تنهام نزار
سبیکه ای ادمها که در ساحل نشتید ارام ان طرفتر یک نفر در اب دارد میسپارد جان دست وپای بیخود میزند ای ادمها ........... |